سبد خرید شما خالی میباشد |
روانشناسی محیطی: چگونه فضای داخلی بر رفتار ما تاثیر میگذارد؟
از آنجایی که بیشتر زندگی ما در داخل خانه سپری میشود، فضایی که اشغال میکنیم نقش مهمی در رفتار روانی ما دارد. روانشناسی محیطی یا روانشناسی فضای داخلی در واقع تعامل بین افراد و فضاهایی است که در آنها زندگی میکنند. نور، رنگها، پیکربندی، مقیاس، تناسبات، آکوستیک و مواد مورد استفاده به حواس فرد میپردازند و طیفی از احساسات و اعمال را ایجاد میکنند.
از القای گرمای فضا و ایمنی آن، رفاه، یا ایجاد یک محیط کاری مثبت و کارآمد، فضا میتواند تأثیر زیادی بر نحوه عملکرد یا احساسات ما داشته باشد. بنابراین طراحی و اقدامات خلاقانه با توجه به نیازهای اجتماعی و روانی ساکنان باید در نظر گرفته شود.
روانشناسی فضای داخلی از نظر دیو آلن کوپک
به گفته دیو آلن کوپک، متخصص روانشناسی فضا و استاد دانشکده معماری و طراحی جدید در سن دیگو، روانشناسی فضا در واقع “مطالعه روابط و رفتارهای انسانی در چارچوب محیطهای ساخته شده و طبیعی” است. طراحی داخلی با تأثیر مستقیم بر ضمیر ناخودآگاه، کمک به احساسات و ادراکات شما میکند. مغز شما از طریق بخش خاصی از مغز به هندسه فضایی که اشغال میکنید واکنش نشان میدهد و طراحی داخلی را به بخشی ذاتی از روانشناسی افراد تبدیل میکند. اگرچه این تنها عامل دخیل نیست، اما فضای داخلی پیامدهای بزرگی دارد، و این مسئولیت معمار است که راه حلهای ملموس را برای کاربران شکل دهد و این ایدهها را در ساختار بگنجاند.
خانه بتنی / BAK Arquitectos. تصویر © Daniela Mac Adden
با افزایش قابلیتها در دهههای گذشته و ایجاد انقلاب صنعتی، فضا صرفاً جایگاهی برای انجام برنامههای کاری شد. مردم در جعبههایی روی هم چیده شدند و تبدیل به ابزارهایی شدند تا تولید کنند و جامعه مصرفگرا را تغذیه کنند. در واقع، این ایده که صرفاً افراد را در هر مکانی جمع کنیم، زمانی آغاز شد که انقلاب صنعتی، هجوم مردم را به شهرهای غیر مجهز و بدون پتانسیل برای هجوم افراد کشاند. خانههای ویلایی جای خود را به آپارتمانها دادند تا بتواند تازه واردها را در خود جای دهد. خانهها و مشاغل به سمت تولید پرسرعت گرایش پیدا کردند. استفاده از فضا و درک روانشناختی پشت آن مدتها بعد به وجود آمد و در نظر گرفته شد. بیشتر از آن استفاده از فضاها برای جای دادن افراد مدنظر قرار گرفته شد.
کتابخانه اصلی مک آلن / طراحی MSR. تصویر © Lara Swimmer
نظریه دکتر سرجیو آلتومونته در رابطه با روانشناسی محیطی
دکتر سرجیو آلتومونته، معمار و دانشیار دپارتمان معماری و محیط ساخته شده در دانشگاه ناتینگهام، در مقالهای که در ایندیپندنت در مورد طراحیهای جدید کتابخانهها منتشر شد، تصریح کرد که «ساختمانها و فضاهای شهری باید قبل از هر چیزی، سلامت ساکنان آن را در نظر بگیرد.» اهمیت معماری به عنوان محرکی برای سلامت جسمانی، فیزیولوژیکی و روانی امروزه به موضوعی قابل توجه تبدیل شده است.
خوابگاه Together / استودیو کائو پو. تصویر © Zhang Zheming
نظریه Migette Kaup در رابطه با روانشناسی محیطی
Migette Kaup روانشناس محیطی و طراح داخلی میگوید: «نشانههای معماری میتوانند رفتارهای مطلوبی را که ما دوست داریم در انواع مکانهای خاص اجرا شوند را تقویت کنند. به عبارت دیگر، معماری وسیله فیزیکی است.»
در حالی که عوامل کلیدی که معماران باید به آنها توجه کنند عبارتند از ایمنی، ارتباط اجتماعی، سهولت حرکت و تحریک احساسات، اما باید به اقدامات ملموستر شامل نور، رنگها، هنر، تهویه و غیره نیز توجه خاصی شود. به عنوان مثال، برخی از اصول طراحی شامل تعادل، تناسب، تقارن و ریتم میتوانند حس هماهنگی را ایجاد کنند. از طرفی رنگها منطق بسیار سادهای پشت خود دارند، هر چه رنگ گرمتر باشد فضا فشردهتر میشود. رنگها همچنین میتوانند احساس راحتی را برانگیزند یا ارتباط را تحریک کنند. نور تا حد زیادی به عملکرد بستگی دارد. نور کم، فضایی تاریک را نشان میدهد در حالی که نور روشن ظاهر متحرک بزرگتری را مشخص میکند. نور طبیعی تولید و بازیابی را تحریک میکند.
در حالی که برخی فضاها اضطراب شما را افزایش میدهند، برخی دیگر حس آرامش را برمیانگیزند و به نظر نمیرسد که شما دلیل آن را بدانید. در واقع، روانشناسی محیطی همیشه مبتنی بر شواهد نیست، بلکه بیشتر بر تحقیق و تعامل افراد با محیط اطرافشان تمرکز دارد. در این مورد، ایروینگ وینر، استاد روانشناسی محیطی در کالج جامعه ماساسویت در میدلبورو، بیان میکند که «برخی از این تأثیرات محیطی را نمیتوانیم ببینیم یا لمس کنیم، اما تأثیر مستقیمی بر رفتار یا خلق و خوی ما دارند». در کل، این عوامل به راحتی قابل تشخیص نیستند.
با در نظر گرفتن فرآیند طراحی، روانشناسی فضا میتواند منجر به بهره وری بهتر در پروژههای تجاری، فروش بیشتر در سرمایه گذاریهای خرده فروشی و بهبود سریع در پیشرفت مراقبتهای بهداشتی شود. با این وجود، با فقدان دستورالعملهای صریح، معماران سرمشق خاصی برای این کار ندارند. این امر به شدت به حساسیت، خلاقیت و درک طراح از تحقیقات محیطی بستگی دارد. آلن هج، استاد گروه طراحی و تجزیه و تحلیل محیطی دانشگاه کرنل، میگوید: «بخشی از مشکل این است که بسیاری از کارها در این زمینه بسیار روانشناختی [یا] رفتاری است و به راحتی به طراحی خاصی تبدیل نمیشود.»
در نهایت میتوان گفت شناخت افراد ساکن بسیار کار پیچیدهای است و اگر طراحی بخواهد براساس روانشناسی محیطی طراحی را انجام دهد، کار سخت و پیچیدهای را پیشرو خواهد داشت. این مطلب که معماری از اهمیت بالایی برخوردار است را نمیتوان کتمان کرد، اما معماری داخلی نمیتواند افراد مختلف را از شرایطی که در ذهنشان ایده آل به نظر میرسد جدا سازد.
آدریان لهود، رئیس دانشکده معماری در کالج سلطنتی هنر میگوید: «آیا معماری اهمیت دارد؟ کاملا. آیا میتواند مردم را از شرایط سیاسی اطرافشان جدا کند؟ نه».
۱۴۰۲/۰۴/۲۰ ۰ نظر
نظرات
نظری برای این مطلب درج نشده